الان یک ماه بیشتره کرونا اومده

عید نتونستم برم تهران

دلم خیلی تنگ شده برای مامانم اینا

هرروز بیشتر روزمرگی با خودش منو غرق می کنه

بیشتر آشپزی، سریال دیدن و کتاب خوندن

جدیدا دو تا کتاب گرفتم که بخونم ولی حوصله شروعشو ندارم

امروز بعد از کلی وخت حمام رو درست کردیم، کفش آب میداد به راهرو. مجبور شدیم کل کاشی ها رو عوض کنیم.

یه دار قالی خریدم ولی مدتهاست داره خاک می خوره، دیگه علاقه ای بهش ندارم

علاقه ای به هیچ چیز ندارم.:(

یادداشت های روزهای کرونا

ندارم ,علاقه ,کتاب ,ای ,ولی ,کرونا ,علاقه ای ,شدیم کل ,مجبور شدیم ,راهرو مجبور ,کل کاشی

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه فلش بک ایده نامه علمی سلوی عصاره ناب سهند آویده پروشات آموزش همه چیز درباره مهاجرت، اخذ اقامت و اخذ ویزا سبک زندگی سالم زیبا